دورهای که موگابه قدرت را به دست گرفت داشت و حدودا نصف شده بود. آیا موگابه به پول این جایزه احتیاج داشت؟ بیشک، نه. حقیقتا نه. فقط چیزی در نهاد دیکتاتورها هست که به همین اندازه طنز تلخی دارد.
تحت رهبری خردمندانه جناب موگابه، تا قبل از سال ۱۹۹۵ نرخ تورم حدودا ۲۲ درصد بود. سال ۲۰۰۲ این رقم به ۱۴۰ درصد، سال ۲۰۰۳ حدودا ۶۰۰ درصد، در سال ۲۰۰۷ حدودا ۶۶۰۰۰ درصد و در سال ۲۰۰۸ به عدد افسانهی ۲۳۰ میلیون درصد رسید. تا جایی که ارزش پول ملی از پهن گاوی که هنوز گرم است نیز کمتر شد.
اندیشهی حکومتداریاش طوری که خودش میگفت مارکسیست-لنینیست-مائوتسهتونگیست بود، به همین مضحکی. درست به مانند دیگر دیکتاتورها، میگفت که قدرت را مردم به او دادهاند و در ذهن مردم، من یک رهبر مقتدرم که هیچکس در دل مردم جایم را نمیگیرد (مصاحبهای با تلویزیون ملی در سال ۲۰۱۷).
در همان مصاحبه گفته بود: «در ذهن قسمت اعظمی از مردم هیچکس به اندازه من رهبری موفق، مشروع و پذیرفته شده نیست». و در سخنی عجیب در سال ۲۰۱۶ در برابر اتحادیه آفریقا گفته بود: «من آنقدر رهبر زیمباوه میمانم تا وقتی که خدا بگوید: بیا پیش من وقتش شده».
شاوشَنک
@Magzhaneh