یکشنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۱
#ارسالی گزارش حماسه دیشب بچه های محله شاپور - تهران
حدود ساعت 5 یک سری از بچههای محل اومدن سر بازارچه هفت هشتتا سطل زباله هم اوردن خیابون رو بستن. از اونجایی که حکومت اصلاً انتظار اعتراض تو این منطقه رو نداشت نیرویی نبود.
طولی نکشید که پلیسهای سر ابوسعید اومدن پایین ولی چنان سنگ بارونی شدن که فرار کردن و دیگه تا آخر پیداشون نشد. بالای هزار نفر جمع شده بودن و شعار میدادن و بالای سی تا سطل آشغالی آتیش زده بود از سر فرهنگ تا پایین بازارچه قیامت شده بود.
یگان ویژه ریخت از بالا دو تا یگان بزرگ ماشین سنگین و موتوری ریختن اومدن از بالای پل با گاز اشکآور شروع کردن، خونوادهها پراکنده شدن تو کوچههای اطراف جوونا وایستادن. اشکآورارو انداختن سمت خودشون. اونا شروع کردن تیراندازی اونام با سنگ!
بچهها پشت سطلها سنگر گرفته بودن و با یگان ویژه درگیر بودن. بعد با استفاده از ساختار تو در توی شاپور در ظاهر عقب نشینی کردن ولی رفتن تو کوچهها و از بالاسرشون دراومدن تو اصلی و با همون سنگها که اول انداختن بودن شروع کردن سنگ بارون کردن.
وقتی خوب سنگبارون کردن و یگان ویژه هم تیراندازیش دیگه خیلی زیاد شد دوباره رفتن تو کوچه و از سر وزیر دفتر دوباره درومدن تو اصلی و مامورهارو غافلگیر کردن. مامورها به نفس نفس افتاده بودن.
چهل پنجاهتا بچهی 16/17 ساله بلایی سرشون اوردن که نیروی کمکی اومد.
نیروی کمکی که اومد مجموع سرکوبگرها حدود 70/80موتوری شد و حدود 10 ماشین نفر بر. از پل اومدن برن سر شاپور رو قرق کنن نرسیده به شاپور سر وزیر دفتر سنگها تبدیل به نارنجک دستیهایی شد که هر کدوم اندازه دوتای توپ تنیس بودن. انقدر بزرگ که پرتابشون با یه دست سخت بود.
بیش از 20تا نارنجک پشت هم خورد وسط لشگرشون. وسط خیابون شاپور به اون پهنی مثل گلهی مورچهای که وسطشون آتیش بریزی میشکافتن. کلی موتوریها رفتن تو جوب. شیشه ماشینهاشون شکست و خوردن بهم. به معنی دقیق کلمه پاره شدن. تسلیم واقعی!
وقتی ضربه رو خوردن کمی طول کشید تا همدیگرو جمع کنن ولی به سرعت برق فرار کردن رفتن پایین سمت شوش.
حجم صدای نارنجکها به حدی بود که همه وحشت کرده بودن و رعشه گرفته بودن این بود که معطل نکردن.
محل دوباره افتاد دست مردم اما انگار خودشونم قضیه رو تموم شده میدونستن.
بعد از نیم ساعت بالای هزارتا مامور ریختن شاپور و با تیر اندازی ممتد رسماً حکومت نظامی کردن و هنوز هم که ساعت 12 شبه محل رو قرق کردن.
مردم زخمی زیاد دادن ولی کشته نه. مامورها ولی ضربهای خوردن که بعیده فردا بتونن سر کار حاضر باشن.
ضمناً تو این جنگ لباس شخصی وجود نداشت چون کسی تخم نمیکرد، مامورا جرأت درگیری تن به تن نداشتن، اکثر بچهها چاقو به دست و چماق به دست بودن.
امیدوارم کسی از صحنهی نارنجکها فیلم گرفته باشه و بعداً که نت وصل شد دربیاد. میشه باهاش تیتراژ پایانی شکست دیکتاتورو ساخت!
جهنمی که امروز شاپور برای رژیم ساخت آتیشش فردا از بقیه محلههای پایین میزنه بیرون و همه میدونیم روزی که جنوبشهر بلند شه، خشونت رژیم دیگه بیاثر میشه چون دست بالای دست زیاده.
@Eterazebazar👈 برای پیوستن به کانال اعتراض مدنی بازار روی لینک کلیک کنید